به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در جنگ تعرفهای با شرکای تجاریاش، بیش از کانادا، مکزیک و اروپا، بر چین متمرکز شد و چندین بار تعرفه بر کالاهای چینی اعمال و پکن را تهدید به تعرفه بر 550 میلیارد دلار کالای چینی کرد. ترامپ جنگ تعرفهای با چین را به بهانه جبران کسری تراز تجاری واشنگتن-پکن که رقم آن به 335 میلیارد دلار میرسید، آغاز کرد اما هدف او چیزی جز نگرانی از طرح «چین 2025» نبود؛ طرحی که به موجب آن چین با سرمایهگذاری گسترده، قصد دارد به سمت صنایع سنگین و فناوریهای سطح بالا حرکت کرده و خود را از بند صنایع مونتاژی نجات دهد. اما در شرایطی که تمرکز ترامپ و مشاوران اقتصادی او روی چین است، در همسایگی چین، تحولاتی در حال رخ دادن است.
هندیها به دور از این جنگهای تعرفهای، آهسته آهسته در حال طی مسیری هستند که نهتنها آمریکا حتی چین را هم در اقتصاد بینالملل، در رتبههای بعدی خود قرار دهند. در سال گذشته میلادی موسسه Pricewaterhouse Coopers (مستقر در لندن) گزارشی را در رابطه با 21 اقتصاد برتر جهان در سال 2030 منتشر کرد. بنابر این گزارش در سال 2030، چین با 38.008 هزار میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی اقتصاد اول جهان خواهد بود، آمریکا 23.475 هزار میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی و اختلافی قابل توجه با چین، مقام دوم را به خود اختصاص خواهد داد. در این گزارش هند با 19.511 هزار میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی، در رتبه سوم سایه به سایه آمریکا در اقتصاد حرکت خواهد کرد.
رقابت غولهای جمعیت
دو کشور هند و چین، بهتنهایی بیش از یکسوم جمعیت جهان را در خود جای دادهاند. چین با جمعیت یک میلیارد و 386 میلیون نفر و هند با جمعیت یک میلیارد و 339 میلیون نفر رتبههای اول و دوم جدول پرجمعیتترین کشورهای جهان را به خود اختصاص دادهاند. سالها قبل این دو تمدن کهن جهانی برای مقابله با جمعیت بالا، سیاستهای برنامهریزی و کنترل جمعیت را اجرا کردهاند. هندیها در اجرای برنامه ملی تنظیم خانواده از همسایهشان جلوتر هستند اما چینیها سیاستهای جمعیتی را با شدت و سختگیری بیشتری اجرا کردهاند. در چین سیاست تنظیم خانواده معروف به سیاست تکفرزندی برنامه کنترل جمعیت از سال ۱۹۷۹ آغاز شد و تا سال ۲۰۱۵ ادامه داشت. این سیاست به بسیاری از چینیها تنها اجازه داشتن یک فرزند را میداد و البته استثنائاتی هم برای داشتن فرزند دوم یا سوم در نظر گرفته بود. اقلیتهای قومی که حدود 8.5 درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند اجازه داشتن دو فرزند و در روستاها هم در برخی موارد امکان آوردن فرزند دوم وجود داشت.
در سال ۲۰۱۳ این سیاست تا حد زیادی تلطیف شده و به خانوادههایی که یکی از والدین خودش تکفرزند است اجازه داشتن فرزند دوم را میداد. از ابتدای اعمال این سیاست تاکنون از تولد حدود ۴۰۰ میلیون نوزاد جلوگیری شدهاست. این سیاست در حالی در چین به اصلی مستحکم و غیرقابل حذف تبدیل شد که پکن به واسطه جمعیت و به تبع آن نیروی کار ارزان توانسته بود در بازار اقتصاد جهان حرفی برای گفتن داشته باشد. اعمال سیاستهای جمعیتی باعث شده جمعیت جوان که پایه سرمایه انسانی یک کشور است، در چین با چشمانداز تیره و تاری روبهرو شود.
بر اساس آخرین تحقیقی که دولت چین صورت داده است «رشد جمعیت نیروی کار چین هماکنون متوقف شده و افزایش سن جمعیت چین میتواند در سالهای آینده تاثیرات و تبعات گسترده اجتماعی و اقتصادی به همراه داشته باشد.»
جمعیت یک میلیارد و 386 میلیون نفری چین تا سال ۲۰۲۹ میلادی به بیش از 442/1 میلیارد نفر خواهد رسید؛ اما پیشبینی میشود جمعیت این کشور تا اواسط قرن حاضر به کمتر از 36/1 میلیارد نفر خواهد رسید. این به آن معناست که جمعیت نیروی کار چین با افت 200 میلیون نفری روبهرو میشود. چینیها با یک مشکل دیگر هم مواجه هستند و آن جمعیت پیر و کهنسال است که تا سال 2035 میلادی به بیش از 400 میلیون نفر میرسد. این یعنی دولت چین باید در میان رقابت اقتصادی با قدرتهای برتر فشار سنگینی را بابت هزینه هنگفتی که صرف این جمعیت کهنسال میشود، تحمل کند.
در هندوستان اما دولت هیچگاه نخواست یا نتوانست چنین سیاستی را به صورت خشن اجرا کند. در این کشور شرایط آسانتر باعث شد جمعیت رشد بیشتری داشته باشد. ۵۰ سال پیش هند دوسوم جمعیت چین را داشته است و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۵۰ چین را پشت سر بگذارد. هندیها به این افزایش جمعیت با وجود تمامی مشکلات بهعنوان فرصتی بیبدیل نگاه میکنند. آنان بر همین اساس نیز سرمایهگذاری خود را روی تکنولوژی گذاشتهاند. این تکنولوژی دانشبنیان به هندیها کمک خواهد کرد فاصله خود را با چین کمتر از قبل کنند. هند برای دستیابی به تکنولوژیهای برتر، در حوزه آموزش پایه سرمایهگذاری جدی کرده و عمده سرمایهگذاری خود را به سمت پژوهشکدههای داخلی برده است.
مقامات هندی به صراحت عنوان کردهاند که ما یک کشور فقیریم و برای هر چیزی نمیتوانیم روپیه بدهیم و به همین دلیل تنها از طرحهای دانشبنیان حمایت میکنیم. هند به نوعی رقیب منطقهای چین به حساب میآید. دهلینو به دو دلیل مورد توجه کشورهای غربی بهخصوص آمریکاست؛ یکی نقش این کشور در مقابله با توسعهطلبی چین و دیگری جمعیت جوان آن که در سالیان آینده سرمایه انسانی بیشتری نسبت به چین برای جهان فراهم خواهد آورد.
چقدر چین، چقدر هند؟
وجه تمایز دو کشور هند و چین از دیگر مناطق جهان را باید در دو عنصر «منابع گسترده» و همچنین «نیروی کار پرتعداد» دانست. این دو ویژگی باعث شده هند و چین شرایط ویژهای را برای پیشرفت در یک قرن گذشته داشته باشند.
برای چندین دهه از دهه 70 میلادی تا دهه دوم قرن بیست و یکم چین پیشتاز جذب سرمایه بوده است اما در حال حاضر پکن در رقابت با هند به معضلی بزرگ برخورده است؛ کارشناسان اقتصادی معتقدند چین و هند با داشتن مولفههای جمعیت، سرمایه و امنیت که نقش مهمی در نظام بینالملل دارد میتوانند در سالهای آینده به قدرتهای بزرگ و تاثیرگذار در عرصه جهانی تبدیل شوند. در سال 2050 میلادی جمعیت کشورهای توسعهیافته پیر خواهد شد و سرمایه انسانی آنها کاهش خواهد یافت. در مقابل کشورهایی که درحال توسعه هستند به علت داشتن جمعیت جوان، از سرمایه انسانی بیشتری برخوردار خواهند بود. این شرایط یک فرصت طلایی برای هند به وجود میآورد. تا سال 2050، جمعیت کارگران هند از تعداد 674 میلیون نفر به 940 میلیون نفر افزایش خواهد یافت. این افزایش سرمایه انسانی در هند درحالی رخ خواهد داد که در همین بازه زمانی در چین، تعداد نیروی کار از 930 میلیون نفر به 817 میلیون نفر کاهش خواهد یافت. کاهش نیروی کار منجر به افزایش هزینههای کارگری در چین و همچنین کاهش رقابتپذیری این کشور در مقابل هند در اقتصاد جهانی خواهد شد.
در چهار سال گذشته، کشور هند در مجمع اقتصاد جهانی ۲۰ امتیاز کسب و به کارزار رقابت در اقتصاد جهانی راه پیدا کرده است اما موقعیت و جایگاه چین چند سال است که تکان نخورده و وضعیت ثابتی را تجربه میکند. پیشبینیهای صندوق بینالمللی پول هم آینده هند را روشنتر از چین ترسیم کرده است.
در گزارش مرداد صندوق جهانی پول، با اشاره به رشد اقتصادی امسال و سال آینده هند به ترتیب به 7.3درصد و 7.5 درصد اعلام شده «هند یکی از موتورهای رشد اقتصاد جهانی است و میتواند در آینده همان نقشی را ایفا کند که چین ایفا میکند.» رانی سالگادو، مدیر بخش هند صندوق بینالمللی پول - گفت: «از نظر قدرت خرید هند اکنون ۱۵ درصد اقتصاد جهانی را در اختیار دارد که فقط از چین و آمریکا کمتر است. هند سه دهه دیگر وارد پنجره طلایی جمعیتی خود خواهد شد و این به آن معناست که رشد اقتصادی این کشور در بلندمدت نیز ادامه خواهد داشت.»
کاهش نیروی کار، بهطور حتم از رشد اقتصادی چین کم میکند اما نمیتواند این غول سیریناپذیر را متوقف کند. کاهش نیروی انسانی به معنی پایان چین نیست. این کشور با بررسی روندهای گذشته و شناسایی نقاط قوت و ضعف خود طرحهای دقیقی برای آینده برنامهریزی کرده است. چین هماکنون از لحاظ سطح فناوری نسبت به هند در سطح بالاتری قرار دارد، همچنین قصد دارد با سرمایهگذاریهای سنگین در زمینه فناوریهای نوین و صنایع سنگین، در بلندای اقتصاد دنیا بایستد. این افزایش سطح فناوری بهخصوص در حوزه صنایع و فناوریهای ارتباطی مشهود است. شرکتهای بزرگ فناوریهای ارتباطاتی چین در سالیان اخیر در مرکز تهاجمات و توطئههای غرب قرار داشتهاند. دستگیری مدیر مالی شرکت ارتباطی «هوآوی» نمونهای از این اقدامات است.
دو تمدن کهن هند و چین حداقل در یک قرن اخیر در اقتصاد جهانی حرفی برای گفتن داشتهاند. این دو کشور چندین دهه اقتصادشان در چنگال قدرتهای غربی گرفتار بوده است. انقلابها و اعتراضات ضداستعماری این روند را پایان داد. اکنون این دو کشور همسایه، تبدیل به قطبهای جدید و آینده اقتصاد جهان شدهاند تا برخلاف دهههای قبل، نگاهها از اروپا و آمریکا به آسیا برگردانده شود. بهطور حتم در آینده نهچندان دور، رقابت اصلی برای تصاحب بازارهای جهانی بین چین و هند خواهد بود و هر کشوری که اکثر برنامه های اقتصادی اش را در مسیر غرب و اروپا قرار دهد، حاصلی جز پشیمانی نخواهد داشت.
منبع: روزنامه فرهیختگان
انتهای پیام/